اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود

اتاق آبی

...آسمان تمام شد؛ اینجا، زمین آغاز می شود

توده!





در من یک توده ی غم هست؛


هر وقت ناراحت شوم


به آن وصل می شوم.*






* اینگونه است که علت ناراحتی بر میزان آن تأثیر چندانی ندارد؛ وصل که بشوم دیگر شده ام!





نظرات 3 + ارسال نظر
ناهید یکشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 06:26 ب.ظ http://avaze-betyar.blogfa.com

پس باید یک فکری برای جراحی آن توده کرد. شکل ابر کرد و گذاشت بالای سر گلدانی که بلد باشد رشد کند و گل بدهد.
بلدی یک جور گل باشی در گلدان؟

نمی دانم!

شادی سه‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:04 ب.ظ http://neveshte-jat.blogfa.com/

دوستت ناهید چقدر قشنگ گفته است.

:) این ناهیدِ من یک جور حس مادری دارد... نسبت به تمام احساس های دنیا... همه را شاد می خواهد... همه را...

ناهید چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:54 ب.ظ http://avaze-betyar.blogfa.com

تو به رنگ‌های شاد بیشتر می‌آیی. تقصیر من چیه خانوم خانومآ؟

اینکه خوبی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد