باید تن دارد؛
به زندگی.
لیاقتش را دارد!
لیاقتش رادارد...عجیب
و تو آذر منی ...
"...آن که در کمرکشِ طوفان، دست حلقه توانست کرد.." کاملا باهاتان موافقم.. باید قوی بود و ایستاد.
درست اما من قوی بودن و ایستادن منظورم نبود.جمله هایم از "اعتماد" حرف می زنند...
من اگه بودم اینطوری می نوشتم سپیده: باید دل دهیم به زندگی لیاقتش را داریم!
به این مقام هم نایل خواهم آمد...
لیاقتش رادارد...عجیب
و تو آذر منی ...
"...آن که در کمرکشِ طوفان، دست حلقه توانست کرد.."
کاملا باهاتان موافقم.. باید قوی بود و ایستاد.
درست اما من قوی بودن و ایستادن منظورم نبود.
جمله هایم از "اعتماد" حرف می زنند...
من اگه بودم اینطوری می نوشتم سپیده:
باید دل دهیم
به زندگی
لیاقتش را داریم!
به این مقام هم نایل خواهم آمد...