چه دنیای بیرحمیست واقعاً ؛ که همیشه بعد از مدتی به آدم می فهماند "عشق" تقریباً حرف مفت است!
یک پدیده ی خارج از توان بشر.
در دنیای ماده امکان پذیر نیست.
مال دنیایی نیست که در آن برای پیدا کردن کفش معشوق احتمال ریختن لباس ها از چوب لباسی باشد آن هم موقعی که کراوات زده ای!!!
چرا عزیزم...
عشق حرف مفت نیست
عشق همه چیز است
عشق یعنی گرمای خانه ای که که دیشب باید با پتوی اضافه جبرانش می کردیم
عشق یعنی شیرینی خنده های تو که دیشب کمرنگ بود
عشق حرف مفت نیست
عشق یعنی همه چیز
عشق یعنی تو
عشق غریبه!
اونقد غریب که هر وقت کم بیارم تقصیرا گردن اونه!
اما اینکه عضق رنج به همراه داره اون هم اغلب مواقع رو قطع به یقین میدونم!
وجود خارجی نداره. هنرمند اگر باشیم یک چیزهای زیبای دردناکی در زندگی می سازیم خودمان که چون نامی برایشان بلد نیستیم می گذاریمش عشق!
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد!
نمی شه واقعا. نمی شه.
«زندگی» باید چیز ملایمی باشد فراتر از آرزوهای تهوع‌آور شخصی‌مان.
باشد. ما ولی شخصی زندگی می کنیم نمی کنیم؟
می ترسم این جمله پناهی شود برای نرسیدن هایمان.